بسمه تعالی
مدت هاست قصد نوشتن مطلبی بر له بعض فرماندهان دفاع مقدس و تصمیماتشان را داشتم ولی با توجه به زمانه و هجمه ها کلامی نگفتم والان هم به صورت مختصر فقط اصل کلام را بیان میکنم
به یاد داریم عملیات های شکست خورده جنگ را که نیروها و فرماندهان بنا بر وظیفه و با علم به لو رفتن عملیات شجاعانه و خاضعانه شهید شدند ... به یاد داریم عملیاتی مثل کربلای دو که با مطالعه کتابهای روز شمار و اسناد جنگ و بحث با حاضران و تاریخ نگران آن زمان ، هیچ هدف قابل توجیهی برای این شکست و شهادت بسیاری از نیروها ندیدم....توجیه یک چیز بود :: دستور از بالا .آقا محسن یا آقای اکبر هاشمی که خونها دامن گیرشان خواهد شد(اگر مطابق ظاهر و اسناد حجت شرعی نداشته باشند)
هم اکنون نیز از این دست تصمیم های بی خردانه کم نداریم ، در محور لبنان چه کردیم؟؟بله تقویت نظامی و آبادی شهرها و... ولی بعد فرهنگی چه؟؟ همان مسیر های غلط ما و همان بانک های مبتنی بر ربا و حرام ، همان کم علمی ها ... هرچند برخی پیروان ولی فقیه در همانجا خودشان اقدام به تربیت اعتقادی نیروها کردند و طلاب و فضلا عرصه را وا ننهادند.....
در عراق و اتفاقات اخیر که بسیار شهید دادیم سپاه به فرماندهان پیر جنگ اعتماد کرد و پیروزی را در قدرت علمی و بدنی دیدند نه آن چه موجب پیروزی ما در دفاع مقدس شد... به طلاب و بسیجیان هم پشت کردند و گفتند نیازی نداریم ، اگر نبود فتوای علمای عراق و حضور خود سرانه و غیر قانونی و تعقل مدارانه امثال شهید تقوی (موسس سرایا الخراسانی)و طلاب ایرانی(با حضور غیر قانونی ! ولی صحیح (: ) و طلاب عراقی با نیروی اعتقادی و امید و توکل الهی شان الان عراق واحدی نداشتیم و عزیزان سپاه جرئت سوت زدن هم نداشتند !
در سوریه هم همچنان برخی فرماندهان به جمود های خودشان پایبندند و با اتکا به درجه هایی حاصل از گذران زمان و پشت میز نشینی افتخار میکنند نه به تفکر و توکل...
همین نوع منش موجب شد در سوریه و بین حشد الشعبی شاهد شراب خوری و مسائل جنسی و عدم اعتقاد به پایداری باشیم(سربسته رد می شوم) ، در سوریه کار روانی و امید دهی اعتقادی و توسل نداشتیم که هیچ ، قهرمان سازی که از اصول اولیه نبرد هست را هم فراموش کردیم (بلعکس عراق که امثال ابوعزرائیل این نقش را به عهده گرفتند) ، اگر نبود عزیزان فاطمیون و زینبیون و قلیل فرماندهانی چون همدانی الان با داعش درون مرز سر و کله میزدیم .
برخی فرماندهان در سوریه با اتکا به ذهن ناقصشان جوانان را به کشتن میدهند و توان و مجال اعتراض هم نیست...جریان تدمار و کشتارش هنوز دردآور است...(شهدای فاوا و مقاومت را خدا بیامرزد!) جریان عدم رعایت مسایل امنیتی و موبایل داشتن ها و شهادت برخی بزرگان!!(الله دادی ها را خدا بیامرزد) - جریان شهادت های اخیر و حمله به مناطقی بدون تحقیق و بررسی ...(چه کسی جواب فرزند پدر ندیده سجاد طاهرنیا را میدهد؟؟؟!!)
الان هم شاهدیم برخی عزیزان به عنوان بسیجی عازم اند ولی انتخاب بر چه اساسی؟؟اگر بد دهنی برخی(قلیل) و قلیونی بودن افتخار است و عامل پیروزی در نبرد ، در استراتژی های جنگ اسلامی ثبت و مکتوب کنید!!!
همین سر داران که باید سرشان به دار هم نزدیک باشد خاطرات هم رزمان دفاع مقدسشان را بخوانند که چند طلبه ساده و چند جوان امرد ولی پاک دل به مراتب موفق تر از رزمندگان آموزش دیده و با تجربه عمل میکردند........ الان فلانی میگوید پنج نفر با هیکل خوب میخواهیم برای فلانجا!!! ):
درد بسیار است و هرچه انسان بیشتر میداند غصه بیشتری میخورد ، خدا حفظ کند پدر و رهبرمان امام سید علی خامنه ای را که چه ها میداند و سکوت میکند....
التماس دعا / یک طلبه که با علم به این مسائل احساس مبتنی بر تعقل به وظیفه بودن حضور در جبهه نبرد دارد
-----------------------------
خیلی بعدا نوشت !!:
شهادت آ جمال رضی و برادر سعید مسافر و جانبازی عده ای اط رزمندگان بر فراز العیس به افتخارات(و یا افتضاحات) سرداران اظافه شود!!
از دست رفتن ارتفاع العیس #سفیدچیان در زمان غیاب احتیاط جنوب استان حلب / از دست رفتن خان طومان و محاصره و شهادت مردانی بزرگ در پی عدم توجه به فعالیت های دشمن(با توجه به وجود دوربین و دیده شدن تحرکات شدید) و عقب نشینی نا هماهنگ برخی خودی های پیــــر!!/از دست رفتن خلصه و عقب نشینی فرتوتان و ساخوردگان جنگ دیده!! /عدم توانایی اعزام سریع نیرو و در نتیجه محول شدن ماموریت به مازندران!/و ببینیم الباقی چه شود!